23 بهمن 1400

تغییرات بزرگ جهان تا سال 2050 (قسمت چهارم)

تغییرات بزرگ جهان تا سال 2050 ( بر گرفته از کتابی با همین عنوان – انتشارات مجله اکونومیست)

دوستان(بخش چهارم)

جهـان در میانـه یـک تجربـه جمعـی بی سـابقه قـرار دارد. زمانـی که ایـن مقاله را می خوانید، فیس بـوک ممکـن اسـت به راحتی اولین شـبکه اجتماعی آنلاین شـده باشـد کـه بـه یک میلیـارد عضوش مباهـات می کند؛ شـبکه ای که اگر یک کشـور در نظـر گرفته شـود، سـومین کشـور پرجمعیـت روی زمین بعـد از چین و هنـد خواهد بـود. موفقیتـش هم اکنون نیز نشـان داده اسـت کـه چطور مفهوم دوسـتی در دنیـای فیزیکـی می توانـد بـه نحـو مطلوبی بـه نـوع مجـازی آن تبدیل شـود با اینکه ما هنوز در اولیـن روزهـای ایـن انقلاب اجتماعـی در فضـای سـایبری هسـتیم؛ انقلابی که در حوزه هـای مختلـف بیـن زمان حـال تا سـال 2050 ادامـه خواهد یافت.



ایـن رسـانه ها هر چیـزی را از وبلاگ هـا و « ویکی« ها (مجموعه ای از صفحات وب که می تواننـد به دسـت هر کسـی ویرایش شـوند) تا سـایت های قـرار گذاشـتن آنلاین و خدماتـی مثل فوراسـکوئر کـه محل حضور افراد را با دوسـتان به اشـتراک می گذارد، شـامل می شوند.

همـراه بـا فیس بـوک و مـوارد مشـابه آن، برخی از ایـن خدمات مجـادلات تندی را دربـاره آینـده زندگـی خصوصی در یـک دنیای بیـش از پیش شبکه ای شـده به وجود آورده اسـت. امـا از قـرار معلوم، نوعی حرکت به سـوی پهنه وسـیع تر آنلاین به وجود آمـده اسـت؛ رونـدی کـه به روشـنی از نمـای کلـی تاریـخ نسـبتا کوتـاه رسـانه های اجتماعـی نشـأت گرفتـه اسـت. اولیـن قسـمت ایـن تاریـخ می توانـد به عنـوان دوره BFF در نظـر گرفتـه شـود؛ دورهای کـه تـا پایـان سـال 2003 ادامـه داشـت. BFF، را اغلـب نوجوانـان بـرای نامیـدن رفقای محبوب شـان بـه معنی « بهترین دوسـتان یک عمر» به کار می برنـد. ایـن حروف مخفـف در این جـا، بـه دوره « قبـل از پایه گذاری فیس بـوک» اشـاره دارد.



پیدایش و تکامل
در آغـاز ایـن دوره نهان زیسـتی رسـانه های اجتماعـی، دوسـتی آنلایـن و اشـتراک گذاری اطلاعـات عمدتـا ملک طلق دیوانگان فناوری بود کـه در اجتماعات آنلاینـی مثـل « وال« یـا سیسـتم های تابلـوی اعلانـات زندگـی می کردنـد؛ جاهایی کـه بـه کاربرانشـان امـکان می دادنـد پیام های خـود را بـرای یکدیگر ارسـال کنند و به صـورت آنلایـن بـازی کنند. بـا این که برخـی افراد از نـام واقعی خـود در گروه های بحـث و چت روم هـا کـه در دهـه 1980 رونـق گرفته بود اسـتفاده می کردنـد، افراد زیـادی پشـت اسـم مسـتعار آنلایـن خود مخفـی شـده بودند و بـا ریشـخند کردن تازه واردهایـی کـه بـه خیـل آنها پیوسـته بودنـد، تفریـح می کردند.

در مرحلـه بعـدی تکامل شـبکه های اجتماعی آنلایـن، نوعی دموکراتیک سـازی تدریجـی ابزاری وجـود داشـت کـه بـه مـردم امـکان مـی داد از طریـق وب بـا یکدیگـر ارتبـاط برقـرار کنند. شـرکت هایی مثل کامپوسـرو و امریکـن آنلاین ایمیـل، سـایت های چـت و گروه هـای مباحثـه را بـه افـراد بسـیار بیش تـری ارائـه کردنـد؛ بـا این همـه، تعـداد اعضـای آنهـا هرگـز بـه سـطح نجومـی فیس بـوک نرسـید. بـه لطـف شـرکت های خدمـات تجـاری کـه « باغ هـای دیوارکشی شـده» الکترونیــک نســبتاً امنــی را پیشــنهاد می کردنــد تــا کاربــران بتواننــد بــا آنهــا اطلاعـات را مبادلـه کننـد، مـردم راحت تـر توانسـتند از هویت هـای واقعـی خـود در فضـای سـایبری اسـتفاده کنند.

سـپس در میانـه دهـه 1990 ، شـبکه جهانی وب موجـی از نوآوری را آغـاز کرد که سـرانجام رسـانه های اجتماعی را برای همه توده ها به همراه آورد. براسـاس یافته های شـرکت تحقیقاتی نیلسـن ، تعداد وبلاگ ها به سـرعت افزایش یافت. تا ژوئیه 2011 ، بیـش از 166 میلیـون وبلاگ عمومی به وجود آمـد . ویکی ها چندیـن برابـر شـدند. شـاید شناخته شـده ترین آنهـا ویکی پدیا اسـت، کـه در سـال 2001 تأسـیس شـد و تا جایی رشـد کرد که به یکی از محبوب ترین وب سـایت های اینترنـت بـا 20 میلیـون مقاله دربـاره هرچیـزی، از بیماری هـای ناشـناخته گرفته تا بازیگـران گمنـام، تبدیـل شـد. ویکی پدیـا به عنـوان نمونه موفـق همکاری آنلایـن، از صدهـا نفـر اسـتفاده می کرد که مدخل هـای موجـود آن را هر روز ویرایـش می کردند )کـه در بیشترمواقـع، البتـه نـه همیشـه، باعـث بهبـود آنهـا می شـد) و مدخل های جدیدی بـه آن اضافـه می کردند.

امـا شـاید مهم ترین پیشـرفت در دهـه 1990 ،ظهور خدمات شـبکه های اجتماعی مثـل سـیکس دیگریز باشـد که مشـخصات افـراد را بـه توانایی جسـت وجو و تماس توسـط دیگر کاربران متصل می کرد. این مسـیر تا امثال فرندسـتر و مای اسـپیس طـی شـد؛ دو شـبکه اجتماعـی که توجـه زیـادی را در اوایـل این قرن بـه خود جلب کردنـد. ایـن وبسـایت ها، بـه همـراه دیگـر وبسـایت هایی مثـل سـای ورلـد در کـره جنوبـی، اسـکای راک در فرانسـه و وی کنتاکتـه در روسـیه، از دو جنبه مهم بـا اسلاف خـود تفـاوت زیـادی داشـتند: به جـای سـاخته شـدن براسـاس عناوین یا موضوعـات، بـدون احسـاس ناراحتـی خودمـدار بودنـد و افـراد را در مرکـز اجتماعات آنلایـن قـرار می دادنـد؛ هم چنیـن ظاهـر سـاده آنها، عضو شـدن و اسـتفاده توسـط افـراد ناآشـنا با فنـاوری را راحـت می کرد.

بـا وجـود ایـن، توفیـق هردو شـبکه سـرانجام بـا افزایش توفیـق فیس بـوک که در سـال 2004 بـه وسـیله مـارک زاکربـرگ در اتاقـش در خوابگاه دانشـگاه هـاروارد بنیـان گذاشـته شـد، از بین رفـت. به نظر می رسـد کـه دوران فیس بوکی شـبکه های اجتماعـی، دوره تغییـر مفهـوم شـکل گیری و تعمیق دوسـتی های آنلایـن، از فعالیت یـک گـروه اقلیـت به سـوی فعالیت غالـب در سراسـر جهان بـود. این اتفـاق در حال تغییـر دادن مفهـوم دوسـتی و همـکاری از راه های گوناگون اسـت.

گراف ـ ای تی اجتماعی

یکـی از بزرگ تریـن تغییرات این اسـت که مـردم از هویت های آنلایـن واقعی خود اسـتفاده می کننـد و رابطه خـود را با دیگران آشـکار می کنند. برای مثـال، فیس بوک کاربـران خـود را ترغیـب می کنـد کـه اعلام کننـد آیـا ازدواج کرده انـد، مجردنـد، با کسـی قـرار می گذارنـد یا نه؛ همان قدر هم آشـکار کننـد که هریک از «دوسـتان» آنها عضـو خانواده شـان نیـز هسـت یا نـه. دیوانگان فنـاوری کـه شـبکه های اجتماعی را اداره می کننـد، دوسـت دارند بـه نتایج ارتبــاطات الکتـرونیـک وب در قالب یک « نمودار درختـی اجتماعـی» اشـاره کننـد کـه می تواند اسـتخراج شـود تا شـبکه روابط یک فـرد و رشـته های درهم تنیده مورد علاقه اش را بهتر بفهماند.

همچنیـن دوران فیس بـوک به عنـوان دوره افزایـش میزان اطلاعاتـی در نظر گرفته می شـود کـه مـردم تمایـل دارنـد آن را بـا دیگـر دوسـتان آنلایـن خود به اشـتراک بگذارنـد. ایـن امـر تا حـدی منعکس کننـده یـک تغییـر در هنجارهـای اجتماعی به سـوی بـاز بـودن بیشتراسـت؛ رونـدی کـه در شـوهای تلویزیونـی از زندگـی واقعی افـراد نیـز ظهـور کـرده اسـت. اما این امـر همچنین ایـن واقعیـت را منعکس می کند کـه شـبکه های آنلایـن کنترل هـای درست انتخاب شـده ای را بـرای حریم خصوصی به وجـود آورده انـد کـه وقتـی کاربـران داده هـای حسـاس را بـه اشـتراک می گذارنـد، مثلاً جزئیـات آخرین خریدشـان یا وضعیت سلامتی شـان را، این کنترل ها احسـاس بیشتـری از امنیـت بـه آنهـا می دهـد. بـا ایـن حـال (در ادامـه می بینیـد) حریـم خصوصـی آنلایـن یکـی از نگرانی هـای بـزرگ بسـیاری از مـردم باقـی مانده اسـت. رشـد سـریع فوراسـکوئر و لوپـت که به مـردم امکان می دهـد مکان حضـور خود را بـه دوستانشـان نشـان دهنـد، یکـی از نمونه های قابل توجه اسـت که نشـان می دهد نگرش هـا چقـدر تغییـر کرده اند.

بـا ایـن حسـاب، واقعیـت دارد کـه شـبکه های اجتماعی به شـکاف نسـلی برخورد می کنـد. بـا اینکـه جوانـان هنوز بـه احتمـال بسـیار بیشتربـا دیگرانی شـبیه خود دوسـت می شـوند یـا به آنها بـرای برقـراری ارتبـاط اشـاره می کننـد ـ و عکس رفیق خـود را در مهمانی هـا بـرای یکدیگر می فرسـتند ـ پدربزرگ هـا و مادربزرگ های آنان نیـز در دسـته های انبوه، شـروع به ورود به شـبکه های اجتماعی می کننـد. نتایج یک نظرسـنجی از بیـش از دوهـزار بزرگ سـال که در سـال 2010 ازسـوی پـروژه اینترنت و زندگـی آمریکایـی موسسـه پیـو که یـک گـروه غیرانتفاعـی تحقیقاتی است انجام شـد، نشـان می دهـد که تعـداد آمریکایی های میانسال و کهن سال که از شـبکه های اجتماعی اسـتفاده می کردنـد، بیـن آوریـل 2009 تـا مـه 2010 دو برابـر شـده و از 13 درصـد بـه 26 درصـد رسـیده اسـت. ایـن آمار در مقایسـه با آمـار 80 درصدی جوانـان 18 تا 29 سـاله اسـتفاده کننده از چنیـن شـبکه هایی رنـگ می بازد اما شـکاف بیـن این دو گـروه در دهه هـای پیـش رو باریک تر خواهد شـد چراکه « اینترنت بازهای موسـفید» بیش تر و بیش تـر اشـتراک گذاری آنلایـن را کشـف خواهنـد کرد.

چطـور فیس بـوک و دیگـر شـبکه ها موفـق می شـوند ایـن تعـداد از افـراد را وارد شـبکه کننـد؟ قسـمتی از پاسـخ به آن چیـزی برمی گردد که سـنت فناوری دوسـت دارد آن را « اثـر شـبکه» بخوانـد؛ اگر تعداد زیادی از رفقای شـما وارد یک وبسـایت شـده باشـند، شـما نیز می خواهید که آنجا باشـید. قسـمت دیگر پاسـخ این اسـت کـه وب سـایت های زیـادی الگوی فیس بـوک را با سـاختن جایی دنبـال می کنند که بـه دیگر توسـعه دهندگان شـبکه امـکان دهـد نرم افزارهای کاربـردی خـود را، برای هـرکاری از بـازی رایانه ای تا جمـع آوری کمک های خیریه، در آنجـا بگذارند. این کار وبسـایت ها را بـرای کاربـران آن ارزشـمندتر می کنـد و کمـک می کنـد کـه کاربران جدید را جـذب کنند.

نسـل فعلـی شـبکه های اجتماعی، برخالف اسلاف خود، از مزیت توسـعه وسـایل الکترونیـک مصرفـی ماننـد دوربین هـای دیجیتـال و تلفن هـای هوشـمند نیـز بهره گرفته اند؛ ابزاری که تولید کوهی از رسـانه های دیجیتال را سـاده و ارزان سـاخته است. یکـی از رازهـای موفقیـت حیرت انگیز فیس بـوک این اسـت که توان اشـتراک گذاری سـاده عکـس را ایجـاد کـرده که بـه کاربـران امـکان می دهد عکس هـا را با دوسـتان خـود بـه اشـتراک بگذارنـد. هر ماه، کاربـران فیس بوک بیـش از 30 میلیـارد محتوا را شـامل عکـس و پسـت های وبلاگـی، با یکدیگـر بـه اشـتراک می گذارنـد. در واکنش بـه ایـن کار، بسـیاری از وبسـایت های دیگـر اشـتراک گذاری محتوا ماننـد فلیکر، یـک شـرکت خدمـات اشـتراک گذاری عکـس، و یوتیـوب، یـک شـرکت خدمـات اشـتراک گذاری ویدیـو، ظرفیت شبکه سـازی اجتماعـی بیشتری را بـه خدمات خود افزوده انـد .

یکـی از ویژگی هـای معـرف چشـم انداز رسـانه های اجتماعـی امـروزی ایـن اسـت کـه برخـی از اشـتراک گذاری ها اکنـون در زمـان وقـوع اتفاقـات انجـام می شـود و به خدمـات مبتنـی بـر فاصلـه مکانـی وابسـته نیسـت. توییتر، یـک شـرکت خدمات انتشـار میکروبلاگ، در ایـن مسـیر حرکت می کنـد و اغلب خبرها را قبل از انتشـار در رسـانه های سـنتی منتشـر می کند. در جشن پنجمین سـالگرد تأسیس توییتر در ژوئیـه 2011 ،شـرکت اعلام کـرد که کاربرانش حـدود 200 میلیون « توییـت» در هر روز تولیـد می کننـد (در مقایسـه با تنها 2 میلیـون توییت در ژانویـه 2009). محتوای ایـن توییت هـا، کـه طولانی تریـن آن تنهـا 140 حـرف دارد، می توانـد 8 هـزار و 163 نسـخه از رمـان جنگ و صلـح تولسـتوی را پر کند.

مشارکت و پیامدهای آن ایـن تغییـرات باعـث ظهـور گرایش هـای مختلفی شـده کـه در دهه هـای پیش رو آشـکارتر نیـز خواهنـد شـد. اول، افزایـش تأثیـر دوسـتان در تصمیمات اسـت. آدم ها همیشـه از دوسـتان خـود مشـاوره گرفته انـد، اما نظرخواهـی از آنها بـا ایمیل هایی به چندیـن گیرنـده یـا تماس هـای تلفنی متعـدد، وقت و تلاش قابل توجهـی می طلبد.

شـبکه های اجتماعـی این روند را بسـیار سـاده تر کرده اند. از یک سـو، افـراد قادرند سـؤال خـود را ارسـال کننـد تـا بلافاصله به وسـیله همه دوسـتان آنلاین شـان دیده شـود؛ دوسـتانی که سـپس می توانند به آن سـؤال پاسـخ دهند. از سـوی دیگر، آنها »اتصـالات اجتماعـی» را در دیگـر وب سـایت ها درسـت می کنند که به کاربران شـان امـکان می دهنـد آنجـا بـا دوستان شـان تعامـل داشـته باشـند. اکنون فیس بـوک از این کـه به تنهایـی بیـش از 7 میلیـون اپلیکیشـن و وب سـایت را به هم متصـل کرده، بـه خـود می بالـد. در نتیجـه، دوسـتان بیـش از پیش بـه فیلترهـای اجتماعی مهمی تبدیـل می شـوند چراکـه اینترنـت بیشتـرو بیشتربـه وسـیله شـبکه های اجتماعی اشـغال می شود.

رونـد دیگـر، هـوش برآمده از جمع اسـت. ویکی پدیـا نمونه بارز این قضیه اسـت. نمونـه دیگـر کـورا ، یک موتور سـؤال و جـواب آنلاین بـا تار و پود اجتماعی، اسـت. ایـن ابـزار خدماتـی که به وسـیله مدیران اجرایی سـابق فیس بوک تأسـیس شـده، به کاربـران امـکان می دهد به سـؤالاتی که به وسـیله اعضای دیگر ارسـال شـده جواب و بـه بهترین پاسـخ ها رأی مثبت دهنـد؛ رأی هایی که در صفحات این وب سـایت دارای اهمیت زیادی هسـتند. بهترین مشـارکت کنندگان می بینند که شهرت شـان افزایش می یابـد و دیگـران نیـز ترغیـب می شـوند کـه به پاسـخ ها توجـه کنند. در سـال های پیـش رو، تلاش هـای جمعـی آنلایـن بسـیار بیش تری برای پیشـرفت دانش بشـری صـورت خواهد گرفت.

وبلاگ هـا و شـبکه های اجتماعـی هم چنیـن بـر سـومین پدیـده مهـم تأثیـر می گذارنـد. ایـن ابزارهـا، با ساده سـازی ارتباطات جمعـی و اشـتراک گذاری اطلاعات، بـه مـردم امـکان می دهنـد کـه سـریع تر از همیشـه خـود را در مقابل علل و مسـائل خاصـی کـه برایشـان مهـم اسـت، سـازماندهی کننـد. ایـن ابزارها ایـن امـکان را به کاربـران خـود می دهند کـه نارضایتی های خـود را بدون اینکه به رسـانه های جمعی مثـل روزنامه هـا یا ایسـتگاه های تلویزیونی متکی باشـند، به طور گسـترده ای عمومی کننـد. اسـتفاده از خدماتـی مثل فیس بوک و توییتر از سـوی معترضـان در قیام هایی که در سـال 2011 در آفریقای شـمالی و خاورمیانه رخ داد، شـاهدی برای این قضیه اسـت. شـاید در نقشـی که رسـانه های اجتماعی در شـورش ها بازی کردند اغراق شده باشـد، امـا وبلاگ هـا و شـبکه های اجتماعی بدون شـک به تشـدید نارضایتی عمومی که جهـان عـرب را فراگرفت، کمـک کرد.

هم چنیـن ایـن تأثیـر شـتاب گیرنده باعـث شـروع شـکل گیری دوباره سیاسـت در کشـورهای ثروتمند شـد. انتخابـات ریاسـت جمهوری آمریکا در سـال 2008 ظرفیت رسـانه های اجتماعـی را در ترغیـب انجـام کارهای سیاسـی برجسـته سـاخت و از آن زمـان بـه بعـد، تأثیر آنهـا به تدریـج افزایش یافته اسـت. براسـاس مطالعـه دیگری در موسسـه پیـو، بیـش از یک پنجـم بزرگسـالان در آمریـکا کـه بـه اینترنت دسترسـی داشـته اند، از توییتـر یـا یک شـبکه اجتماعی مثل فیس بـوک برای گرفتـن اطلاعات دربـاره تبلیغات سیاسـی قبل و حین انتخابات میـان دوره ای2010 اسـتفاده کرده اند. تنهـا حـدود 7 درصـد آنها عضـو گروه های سیاسـی بـوده یا تـازه عضو شـده بوده اند.

بسـیاری از کسـانی کـه از شـبکه های اجتماعـی بـرای تبلیغات سیاسـی اسـتفاده می کننـد، افـراد جوانـی هسـتند کـه قبلاً از نظـر سیاسـی فعـال نبوده انـد. از ایـن گذشـته، به نظـر می رسـد کـه اسـتفاده از وبلاگ هـا و شـبکه های اجتماعـی بـرای تحقق اهـداف سیاسـی، بـه نسـبت گسـتردگی اَشکال فعالیت سیاسی، میـزان کم تری تأثیرگرفتـه از وضعیـت اجتماعی ـ اقتصـادی، درآمد و تحصیلات افراد اسـت. هردوی ایـن پیشروی هـا مشـخص کننده تغییـرات عمیقـی در چگونگی مشـارکت افـراد در سیاسـت است و نشـان می دهد رسـانه های اجتماعی الگوهای دیرین فعالیت سیاسی را در دهه هـای پیـش رو بـه طـرز چشـمگیری تغییر خواهنـد داد.



وبلاگ هـا، شـبکه های اجتماعـی و دیگـر رسـانه های اجتماعـی هم اکنـون نیـز در حـال تأثیرگـذاری روی دیگـر اَشـکال فعالیـت مدنـی مثـل فعالیت هـای نیکوکارانـه هسـتند. ایـن ابزارهـا همان قدر که به حسـاس کردن مـردم برای واکنش به سـونامی یـا دیگـر بلایای طبیعی کمک می کننـد، به گـردآوری پول بـرای فعالیت های خیریه نیـز یاری می رسـانند. بـرای مثـال، کازز که یک وب سـایت آنلایـن اختصاص یافته بـه فعالیت هـای نیکوکارانـه اسـت، بـه افـراد کمـک می کنـد تـا فضاهایـی را بـرای فعالیت هـای خیریه بر پا کنند و آنها شـبکه دوسـتان خـود را وارد آن فضاها می کنند تـا آنـان را نیز تشـویق کنند.

کارکنان و بازی کنندگان اجتماعی

رسـانه های اجتماعـی بیـش از پیش نه تنهـا روی زندگی شـخصی افـراد بلکه روی حرفـه آنهـا نیز تأثیر می گذارند. شـرکت های زیـادی وبلاگ ها، ویکی هـا و دیگر ابزارها را در تلاش بـرای افزایـش مشـارکت داخلـی و تسـریع گـردش ایده های تـازه، ایجاد کرده انـد. سـازندگان نرم افـزار راه حل هایـی را به صورت شـبکه های اجتماعی شـرکتی مانند فیس بوک بـا نام هایـی مثـل « یامر انـد چتر» تبلیـغ می کنند؛ شـبکه هایی که شـرکت ها می تواننـد از آنهـا در محـدوده دیجیتـال خـود اسـتفاده کنند. ایـن پدیده سـرعت خواهـد گرفـت چراکـه شـرکت های بیش تـری درمی یابنـد کـه تشـویق بـه مشـارکت داخلـی از طریق فنـاوری، مسیر دسـت یافتن بـه مزایای رقابتی اسـت.

رونـد دیگـری که بیش از همیشـه مهم خواهد شـد، شـبکه های اجتماعی حرفه ای اسـت. شـبکه های اجتماعـی زیـادی بـرای اسـتحکام بخشـیدن بـه روابـط دوسـتان نزدیـک اسـتفاده می شـوند؛ برای مثال، یـک کاربر معمولی در فیس بـوک 130 پیوند بـا دیگران را داراسـت. اما تحقیق نشـان داده اسـت که در حقیقت، ارتباطـات کاری و ارتباطـات آنهـا بهترین منبع هدایت شـدن به سـوی اشـتغال را فراهـم می کنند. این امـر رشـد سـریع خدماتی مثـل لینکدیـن را توضیح می دهـد؛ خدماتی کـه بـه مردم امـکان می دهد شـبکه های شـرکای تجـاری، تولیدکنندگان مـواد اولیه و سایر مرتبـطتین بـا آن کسـب و کار را درسـت کننـد. به وجود آوردن این شـبکه ها بـرای جوینـدگان کار حیاتـی خواهد بـود چراکه اسـتخدام کنندگان بیشتـری از آن ابـزار بـرای شـناخت توانایی های نامزدهای اسـتخدام شـدن اسـتفاده می کنند.

کار تنهـا چیزی نیسـت کـه بیشتراجتماعی می شـود. بازی نیـز همین طور خواهد شـد. موفقیت چشـمگیر بازی هـای آنلاین مثل جنگ هـای مافیا یـا فارم ویل که در فضـای شـبکه های اجتماعـی سـاخته شـده اند، نشـان داده اسـت که افـراد چقدر علاقه مندنـد بـا رفقـای خـود تعامـل کنند، به همـان اندازه کـه از سـبزیجات مجازی مواظبـت می کنند. این امر شـرکت های سـازنده بـازی را وادار کـرده دسـتگاه هایی مثل دسـته بـازی ایکس باکـس 360 مایکروسـافت را طوری سـازگار کننـد که مـردم بتوانند بـا یکدیگر رقابت کنند یـا با دوستانشـان در تکه تکه کـردن آدم بدهـای مجـازی بـه وسـیله انفجـار، مشـارکت داشـته باشـند. در آینـده، بازی هـای زیـادی توانایی هـای اجتماعـی را در خود جـای خواهنـد داد. تلویزیون های متصل به اینترنت و ابزارهای دیگر که برای سـرگرمی اسـتفاده می شـوند نیز به افراد امـکان خواهند داد به راحتی با دوستانشـان تعامل داشـته باشـند.

همـه ایـن پیش رفتن به سـوی متصل بـودن بیش تر، دارای مزیت اسـت. امـا روند بحث برانگیـز دوران فیس بـوک، تجـاوز تدریجـی بـه حریـم خصوصی آنلاین اسـت. تلاش هـای فیس بـوک و دیگـر شـبکه ها برای قـرار دادن اطلاعـات کاربـران به صورت پیش فـرض در دسـترس دیگـران روی وب، واکنش هـای منفـی مکـرری را از سـوی مردمـی به همراه داشـته اسـت کـه نگرانند کنترل داده هـای خود را از دسـت بدهند. پیـش از آن نیـز، فریـاد اعتـراض عمومـی بـر سـر روشـی که شـرکت ها بـرای مقاصد تجـاری از برخـی داده هـای تولیدشـده در شـبکه های اجتماعـی اسـتفاده می کننـد، وجود داشـته اسـت.

مسـائل مربوط به حریم شـخصی، در دهه هـای پیش رو بـا رواج یافتن فناوری های جدیـدی مثل شـبکه های اجتماعی مبتنی بـر مکان حضور کاربران، بیش از همیشـه نگران کننـده خواهـد شـد. خوشـبختانه دولت ها با درسـت کـردن « گواهـی دیجیتال حقـوق دسترسـی» بـه ایـن امـر پاسـخ داده انـد؛ گواهـی هایی که در پـی این هستند که روشـن تر تعریف کنند چه کسـانی صاحب داده های مشـتریان هسـتند و این داده ها در چـه وضعیتی می تواند به وسیله شـخص ثالث مورد اسـتفاده قـرار بگیـرد. هیچ یک از ایـن کارهـا، به ویژه با در نظـر گرفتن تفاوت های فرهنگـی در تعریف حریم خصوصی، و هم چنیـن رسـیدن به اتفـاق نظر جهانی دربـاره بهترین راه پیش رو، آسـان نخواهد بود.

به سوی یک دولت اجتماعی شده

بـا این همـه، خیلـی بعید اسـت که ایـن تنش ادامـه دار بتوانـد رشـد درهم تنیدگی اجتماعی کره زمین را متوقف کند. شـبکه های اجتماعی و دیگر رسـانه های اجتماعی از نمونه هـای اینترنـت قبـل از خـود تبعیـت می کننـد و خودشـان را در بخش هـای متفـاوت زیـادی از زندگی هـای ما وارد می کنند. تا سـال 2050 ،همـه ما در وضعیتی زندگـی خواهیـم کـرد کـه معنی یـک دولت اجتماعی را دارا اسـت؛ دولتـی که در آن، شـبکه های آنلایـن دوسـتان مـا، هرجایی که باشـیم در دسـترس خواهنـد بود. تصوراتـی مثـل هـوش جمعـی، بیشتـر معمولی به نظر می رسـد تـا اینکـه پدیده ای تازه باشـد. هم اکنـون نشـانه های اولیـه گوناگونـی بـرای ایـن وجـود دارد کـه بـه هـم متصل شـدن های اجتماعـی به خوبی مسـیر خود را بـرای فراگیر شـدن طی می کنند. یکـی از نشـانه ها ایـن واقعیت اسـت که اکنون بسـیاری از مردم به فیس بـوک و دیگر خدمـات، بیشتـراز طریق تلفن همراه دسترسـی دارند. این اتفـاق الزامات مهم زیادی را به دنبـال دارد؛ نخسـت اینکـه کاربـران تلفـن همراه تمایـل دارند بسـیار بیشتر از کسـانی که از طریق رایانه های شـخصی به شـبکه های اجتماعی دسترسـی دارند، در ایـن شـبکه ها فعال باشـند. بنابرایـن میـزان اشـتراک گذاری اطلاعات به شـدت رو به افزایـش می گـذارد. دوم اینکـه رشـد اتصال بی سـیم با پهنای بانـد زیـاد در بازارهای نوظهـور در دهه هـای آینده، بـرای میلیاردها کاربـر جدید این امـکان را فراهم خواهد سـاخت که شـبکه های جدیدی از دوسـتان و تماس های خود از طریق تلفن هایشان درسـت کننـد؛ تلفن هایـی کـه به سـریع ترین ابـزار رایانـه ای منتخب جهـان در حال توسـعه بدل خواهند شـد. این اتفاق، انقلاب رسـانه های اجتماعی را بیش از گذشـته بـه پدیـدهای جهانی تبدیـل خواهد کرد. نشـانه دیگـر رشـد فراگیـری شـبکه های اجتماعـی، حرکـت بـه سـوی بـه هـم متصل شـدن های اجتماعـی در همه انواع وسـایل اسـت. برای مثال، تویوتـا برنامه ای را بـرای نوعـی خدمـات شبکه سـازی اجتماعـی اعلام کرده اسـت که در سـال 2012 تحـت عنوان « دوسـت تویوتا » ارائه شـد. این کار به رانندگان امـکان می دهد اتفاقات همـان لحظـه را بـا راننـدگان دیگـر تویوتا به اشـتراک بگذارنـد و با فروشـنده خودرو ارتبـاط برقـرار کننـد. خودروسـازان دیگر نیـز در پی این هسـتند کـه دریابند چطور خدمـات دسترسـی راننـدگان داخـل مسـیر را بـه شـبکه های اجتماعـی امکان پذیـر کنند. تا سـال 2050 ،تمام خودروها خدمات صدای فعال شـده را خواهند داشـت که بـه معنـی اتصـال افـراد در حال حرکت به شـبکه های اجتماعی دوستانشـان اسـت. در آینـده، ایـن کارکـرد شبکه سـازی آنلاین در بسـیاری از دیگر ابزارهـا یافت خواهد شـد؛ از اجاق گازهـای آشـپزخانه گرفتـه تـا اجاق گازهـای پیکنیکی داخـل مغازه ها.

نیـروی سـومی کـه موجـب فراگیـری شـبکه های اجتماعـی می شـود، رشـد رایانه ای شـدن توده هـای اطلاعاتـی اسـت کـه بـا ذخیره سـازی میزان عظیمـی از اطلاعـات در سـرورها مربوط اسـت؛ سـرورهایی که می توانند تقریبـاً هرجا و از طریق انـواع ابزارها در دسـترس باشـند. نوآوری هـای بیش تر ، هزینـه قـدرت رایانه ای شـدن را کاهش می دهـد و ایـن اتفـاق، فعـال شـدن رسـانه های اجتماعـی را آسـانتر و ارزان تـر می کند. ایـن امـر در پیوند خـوردن با حوزه های پیشـرفت هایی چون هوش مصنوعـی، به تولید یک نوع ابَرتوده اجتماعـی تا سـال 2050 کمک خواهد کـرد؛ ابَرتوده ای که به طور خودکار مرتبط تریـن اطلاعـات و تماس هـا را از شـبکه های اجتماعـی فرد بیرون می کشـد .

بـا ایـن حـال، ممکـن اسـت تـا سـال 2050 چشـم انداز رسـانه های اجتماعـی بـه تصویـری بسـیار متفـاوت ختم شـود. تنش های رشـدیابنده بر سـر حریـم خصوصی می توانـد باعـث شـود مـردم غول هـای تجـاری را تـرک کننـد و هویت هـای مجازی خـود را در دسـت های گنجینه هـای غیرانتفاعی جـای دهند که تنها منافع مشـتریانی را کـه اطلاعاتشـان را نگـه می دارنـد، دنبـال می کننـد. ایـن امـر از داده هـای یک فرد بـه میـزان زیـادی حفاظـت خواهد کرد و آنهـا داده هـا را صرفاً بنا به دسـتورهای او به وب سایت های دیگر وارد می کنند.

در آن هنـگام، مـردم به جـای اینکـه مثـل اعضـای فیس بـوک و گـوگل پلاس شناخته شـده باشـند، آزادنـد کـه هویت خـود را برای هر وب سـایتی که بـه آن علاقه دارنـد آشـکار کننـد و انتخـاب کنند کـه با کـدام دوستانشـان می خواهنـد در ارتباط باشـند. هم چنیـن فنـاوری تـا جایی رشـد خواهد کرد کـه اطلاعات هدف گیری شـده بسـیار بیشتری را برای مردم بفرسـتند. بنابراین به زودی بر اثر فشـاری که از سـوی اَبرشـبکه ها بر آنها وارد می شـود، اطلاعات و اخبار بی ربط با یکدیگر مبادله خواهند شـد. این داده ها برای افراد ارسـال می شـود بدون اینکه حتی آن را درخواسـت کرده باشـند چراکـه به هم متصل شـدن فراگیر و اشـتراک گذاری رویدادهـای همان لحظه، به یک هنجـار تبدیل می شـود.

البتـه ظهـور برخـی فناوری هـای اجتماعـی جدیـد و بنیان برانـداز از گاراژی در سـیلیکون ولـی یـا حتـی از کلبـه ای در کنیـا در دهه هـای پیـش رو، بـرای این کـه کل طبیعـت تعاملات اجتماعـی آنلاین را متحـول کند، تقریباً اجتناب ناپذیر اسـت. امـا هـر اتفاقـی هم کـه در زیرسـاخت های اساسـی اشـتراک گذاری رخ دهـد، این امر روشـن اسـت کـه حرکت به سـوی یـک جهان بیـش از همیشـه به هم متصل شـده، سـرعت بیشتـری خواهـد گرفت.

بـه لطـف پیشـرفت ها در فنـاوری، برخی حتـی پیش بینـی کرده اند که همـه ما به وضعیتی خواهیم رسـید که قادر شـویم شـبکه های بسـیار بزرگی از روابط نزدیک را سـامان دهیـم. میانگیـن جمعیت شـبکه های افـراد در فیس بوک اکنون حـدود 130 دوسـت اسـت کـه خیلی بـا 148 نفری (اغلـب رقم گردشـده 150 نفر ذکر می شـود) کـه رابیـن دونبـار ،انسان شـناس، ارائـه کـرد تفاوتی ندارد. او مدعی شـده اسـت که ایـن رقـم بیش تریـن تعـداد روابط پایداری اسـت که یک انسـان می توانـد حفظ کند. امـا مـارک پینکـوس ، رئیس شـرکت زینگا ، شـرکت پشـت سـر برنامه های جنگ مافیاهـا و فارمویـل، پیش بینـی کرده اسـت کـه تا چند دهـه آینده، این رقـم به 500 برسد.

حتـی اگـر رقـم واقعـی کم تـر از آنچـه باشـد کـه تخمین زده شـده اسـت، شـکی در ایـن نیسـت کـه تغییراتـی که خلاصـه ای از آنهـا در این فصـل ارائه شـد، اینترنت را بـه چشـم اندازی کـه بنیان گـذارش، سِـر تیـم برنـرز ـ لـی ، از آینـده آن در نظـر داشـت، بیش از همیشـه نزدیک می کند. سِـر تیـم برنـرز ـ لـی در کتاب خود، پدیـد آوردن وب ، توضیـح می دهـد کـه وب همیشـه بیش تـراز این کـه یـک ابـداع فناورانـه باشـد، یک ابـداع اجتماعـی بوده اسـت. تا سـال 2050 ،وب مطمئنا به همان تبدیل خواهد شـد .