ورشکستگی
ورشکستگی تقریباً مقولهای است به قدمت تاريخ و به همین میزان هم شایع ، ورشکستگی ممکن است در یک مغازه خرده فروشی کوچک که قادر به پرداخت اجارهاش نیست و به اين دلیل بسته میشود و یا در یک شرکت تولیدی بزرگ بهدلیل نداشتن نقدینگی مطلوب و زیانهای مستمر سالانه ، رخ دهد .
در ادبیات مالی واژههای غیرمتمایزی برای ورشکستگی وجود دارد. برخی از این واژهها عبارتند از:
وضع نامطلوب مالی، شکست ، عدم موفقیت واحدتجاری ، وخامت ، عدم قدرت پرداخت دیون و غیره. اگرچه همه واحدهای تجاری برای دستیابی به موفقیت،برنامهریزی میکنند و عملیات خود را به سمت برنامههای خود راهبری مینمایند اما برخی از آنها برای دستیابی به این هدف دست به عملیات ریسکآور و خطرناکی میزنند که به ورشکستگی منتهی میگردد. این جنبه غیرمنتظره بودن ورشکستگی است که آن را خطرناکتر میسازد.تعیین دلیل یا دلایل دقیق ورشکستگی و مشکلات مالی در هر مورد خاص کار آسانی نیست. در اغلب موارد دلایل متعددی با هم منجر به پدیده ورشکستگی میشوند. اما طبق تحقیقات متعددي كه توسط محققين در اين رشته ها صورت پذيرفته است ، دلایل ورشکستگی را به طورکلی به دو دسته عوامل درونسازمانی و برونسازمانی مي توان تقسیم نمود:
عوامل برونسازمانی:
1- ویژگی های سیستم اقتصادی: مدیریت شرکت باید تغییراتی که در ساختار اقتصادی محيط كسب و كار او رخ میدهد را دنبال نموده و برنامه هاي خود را با او منطبق كند . او نمیتواند در ساختار هاي اقتصادي تغییراتي ایجاد کند ولي بايد قادر باشد تا تعدیلات لازم در عملیات شرکت در جهت جذب فرصت ها و كنترل تهديدات ناشي از آن را بوجود آورد. عموماً شرکتهای بزرگ دارای سازمان هاي پيچيده هستند و قابليت تقابل با اينگونه رويكردها را دارند، اما شرکتهای کوچکتر بدليل فقدان اين قابليت بیشتر در معرض خطر ورشکستگی قرار دارند.
۲- رقابت: یکی از دلایل ورشکستگی عدم توان رقابت در حفظ سهم بازار مي باشد ، اما مدیریت کارا قادر است تا اين تهديد را به فرصت تبديل نمايد.
۳- عدم توانايي در تطبيق نياز مشتريان با محصولات ارائه شده شركت: اگر شرکتها از بکارگیری روشهای مدرن و شناخت صحيح و بموقع خواستههای مصرف کننده جدید، ناتوان باشند شکست میخورند.
4- تامین مالی: مشکلات مرتبط باجذب و تامین منابع مالی بیشتر از شرایط اقتصادی ، باعث ورشکستگی شرکتهای کوچک میشود.
5- رويدادهاي طبيعي و اجتماعي: برخی عوامل بسیار فراتر از کنترل شرکت ها هستند مانند جنگ، زلزلة ، شورش ، كودتا و تحريم، این اتفاقات در همه جوامع صرفنظر از سیستم خاص اقتصادی آنها دیده میشود.
عوامل درون سازماني:
عوامل درونسازمانی ورشکستگی واحدهای تجاری ، عواملي هستندکه میتوان با برخی اقدامات توسط گردانندگان واحدتجاری از آنها جلوگیری کرد. اغلب این عوامل ناشی از تصمیمگیری هاي غلط است و مسئولیت آنها را باید مستقیماً متوجه خود واحدتجاری دانست. اين عوامل عبارتند از:
۱- اعطاي بيش از حد اعتبار به مشتريان : اگر شرکت، اعطای اعتبار به مشتریان را بیش از اندازه توسعه بخشد در دریافت مطالبات از بدهکاران دچار مشکل میگردد.اين امر علاوه بر تحميل بار مالي ناشي از تامين سرمايه درگردش شركت ، موجب مي گردد كه توان اصلي شركت بجاي تمركز بر امر فروش و توسعه محصول ، در پيگيري هاي حقوقي بمنظور بازگشت سرمايه هاي از دست رفته به هدر رود
۲- مدیریت ناکارآمد: فقدان آموزش، عدم دانش و تجربه مديريتي و عدم برخورداري از مهارت ها و ويژگي هاي مديريتي، بنگاه اقتصادي را در باقی ماندن در عرصه رقابت ، دچار مشکل میسازد.
در بررسي كه توسط جامعه متخصصان ورشکستگی انگلستان كه بر روي 1700 شرکت که در طی سال ۱۹۹۲ ميلادي ورشکست شده بودند صورت پذيرفت اين نتيجه حاصل شدکه ضعف در مدیریت شرکت ، بزرگترین دلیل سقوط شرکتها بوده است. بعد از آن به ترتیب : بازار، فقدان سرمایهگذاری اضافی لازم و تامینمالی بلندمدت، به عنوان عوامل اصلي ورشکستگی، شناخته شدند.
۳- سرمایه ناکافی: در صورتی که سرمایه شركت کافی نباشد، ممکن است شركت قادر به پرداخت هزینههای عملیاتی و تعهدات اعتباری خود در سررسید ها نباشد. با این حال ، دلیل اصلی مشکل، معمولاً سرمایه ناکافی نیست و ناتوانی در مدیریت اثربخش سرمایه، مسئله اصلی است.
۴- خیانت و تقلب: تعداد اندکی از ورشکستگیها بخاطر خيانت و سوء استفاده از امكانات و منابع سازمان در جهت منافع شخصي نامشروع مديران و سهامداران صورت مي پذيرد.
5- بلند پروازي : يكي ديگر از عوامل ورشكستگي شركت ها، بلند پروازي ها و عدم حركت در مرز واقعيت ها توسط مديران و صاحبان سهام آن مي باشد
6- فقدان مديريت منابع انساني: عدم برخورداري از تخصص و تجربه در حوزه مديريت منابع انساني موجب از دست رفتن سرمايه هاي انساني شركت و به تبع آن كاهش بهره وري و ازدست دادن فرصت هاي كسب و كار خواهد گرديد
7- عدم شناخت قوانين حقوقي : فقر دانش وتجربه در اين حوزه مي تواند موجب پذيرش تعهدات و همچنين انجام اقداماتي گردد كه حاصل آن ورشكستگي شركت باشد
8- دانش حسابداري و مديريت مالي- مديراني كه از مديريت مالي و دانش حسابداري بي بهره هستند ، در معرض خطر ورشكستگي سازمان خود خواهند بود