8 آذر 99

جهان را چه کسانی اداره می کنند؟ دولت ها و یا شرکت ها؟

دنیای امروز توسط سیاست مداران و دولتمردان اداره نمی شود. بلکه این شرکت های بزرگ هستند که جهان را اداره می کنند. شرکت ها ، دولت ها را تشکیل می دهند و به عبارتی دولتمردان ،کارگزاران شرکت های بزرگ هستند.

با نگاهی به درآمدهای شرکت های بزرگ مشاهده می کنیم که قدرت اقتصادی 6 شرکت اول جهان از قدرت اقتصادی 150 کشور در دنیا بیشتر است.

در این جا می خواهیم بزرگترین و با ارزش ترین شرکت های دنیا در سال ۲۰۲۰ را معرفی کنیم. این رده بندی بر اساس ارزش بازار این شرکت هاکه از ضرب تعداد سهام آن ها در قیمت بازار سهم برداشت شده است، در آگوست 2020 بدست آمده است.

اپل Apple
• صنعت : تکنولوژی
• محصولات : سخت افزار و نرم افزارهای کامپیوتری
• ارزش بازار : ۱٫۸۲۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

آرامکو Aramco
• صنعت : نفت و گاز
• محصولات : نفت ، گاز و محصولات پتروشیمی
• ارزش بازار : ۱٫۷۶۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

آمازون Amazon
• صنعت : تکنولوژی
• محصولات : خرده فروشی
• ارزش بازار : ۱٫۵۸۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

مایکروسافت Microsoft
• صنعت : تکنولوژی
• محصولات : نرم افزارهای کامپیوتری، کنسول بازی و غیره
• ارزش بازار : ۱٫۵۵۲٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

آلفابت / گوگل Alphabet/Google
• صنعت : تکنولوژی
• محصولات : محصولات اینترنتی مانند موتور جستجو
• ارزش بازار : ۱٫۰۱۵٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

فیسبوک Facebook
• صنعت : تکنولوژی
• محصولات : شبکه اجتماعی
• ارزش بازار : ۷۳۲٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

اهداف راهبردی این شرکت ها کسب حداکثری بازار های جهان می باشد. اما برای اینکه همه مردم با سلائق و فرهنگ های متفاوت از یک سری محصولات و خدمات مشترک استفاده نمایند، لازمست تا یک نوع هم اندیشی و هم سلیقگی در آنها بوجود آید . می بایست آرزوها ، علائق ، احساسات ، لذت ها ، سرگرمی ها و معیارها یکسانی را در آنان ایجاد کرد. لباس های مشترک ، غذاهای مشترک ، سرگرمی های مشترک و در نهایت ارزش های مشترک.

اینجاست که رسانه ها و ارتباطات دست به کار شده و در جهت یکسان سازی تمایلات ، خواسته ها و افکار مردم جهان با استفاده از ابزارهای مختلف وارد میدان می شوند.

صاحبان ابرشرکت ها که در واقع صاحبان رسانه ها نیز می باشند با دمیدن در شیپور تفکرات اومانیستی ، انسان را محور همه تصمیمات در این عالم قرارداده و القای این باور که همه چیز می بایست در خدمت او باشد را ترویج می نمایند.

این جنبش، سرشت انسانی و علائق طبیعت آدمی را میزان همه چیز قرار می‌دهد پایه‌گذاران اومانیسم در صدد بودند تا روح آزادی و خودمختاری انسان را دیگر بار از طریق ادبیات کلاسیک به او بازگردانند تا بتواند طبیعت و تاریخ را قلمرو حکومت خود ساخته و بر آن مسلط شوند.

در این راستا رسانه ، راهبری اهداف یکسان سازی تفکرات انسان محوری را به عهده داشته و لحظه ای از پای نمی نشیند.از بین 6 شرکت برتر در سال 2020 ، پنج شرکت بطور مستقیم با فعالیت در حوزه رسانه و ارتباطات ، تلاش می نمایند تا افکار و اندیشه های مشترک ، ذائقه ها و احساسات مشترک و نهایتا آمال ها و آرزوهای مشترک را همه فراگیر نموده تا همه انسان ها به سرعت به یکدیگر شباهت پیدا کرده و از نیازهای مشترکی برخوردار شوند. حال آنان می توانند محصولات و خدمات مشترکی را در بازاری به وسعت کره زمین ارائه نمایند.

با استفاده از این قدرت اقتصادی ، آنان قادرند تا به راحتی کارگزاران خود را به عنوان رئیس جمهور، نخست وزیر و دیگر رجل سیاسی واقتصادی بر مسند نشانده تا زمینه رشد وتوسعه فعالیت های آنان را در سطح جوامع فراهم نمایند.

درگوشه هایی از جهان ، بدلیل وجود باورهای عمیق دینی که محور اصلی شکل دهی فرهنگ ها و سنت های بومی در آن مناطق می باشد، مقاومت قابل ملاحظه ای در مقابل امواج یکسان نگری و یکسان اندیشی وجود داشته و همین امر سرعت نفوذ فرهنگ های مصرفی در آن مناطق را تا اندازه قابل ملاحظه ای کاهش می دهد . لذا صاحبان بنگاه های اقتصادی با بهره گیری از کارگزاران خود در حکومت ها ، استراتژی ها و سیاست های دیگری را برای غلبه بر اینگونه مقاومت ها بر می گزینند.

جنگ و بحران های اقتصادی از اصلی ترین ابزار ها برای شکست مقاومت در مقابل نفوذ در این سرزمین ها می باشد. ایران ، عراق و افغانستان نمونه های بارزی از کشورهایی می باشند که بدلیل برخورداری از معیارها و ارزش های دینی و بومی در طی چند دهه با جنگ و تحریم های اقتصادی مواجه بوده اند.

بر این اساس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که جدی ترین عواملی که جامعه ما را تهدید می نماید ، عبارتست از :
1- نفوذ الگوهای یکسان سازی افگار ، علائق ، سلائق و ارزش ها از طریق ابزارها ی فرهنگی مانند رسانه و ارتباطات توسط سردمداران جهانی آن
2- تحمیل جنگ و تحریم های اقتصادی که ازیکسو منجر به از دست رفتن فرصت های داخلی برای اندیشیدن در جهت صیانت از ارزش های دینی و بومی می گردد و از سوی دیگر توانی را برای مقابله با نفوذ سیل آسای آثار فرهنگ های مسموم باقی نمی گذارد.