20 مهر 99

بهره‌وری

در يك تعریف کلی بهره وری عبارتست از: نسبت خروجي يك فرآيند به ورودي آن



اما خروجی ها (‌output ) شامل چه پارامترهايي است؟

Output:
-Profit
-Production Quantity
-Customer Satisfaction
-Service Quality
-Brand

• سود یا منافع سازمانProfit ) ) :
این مفهوم، یک مفهوم جامع است. سود سازمان تنها میزان کمی درآمد منهای هزینه نیست، بلكه سود شامل حصول كليه منافع مالي ، اعتباري و معنوی مي باشد.

• مقدار تولید (‌Production Quantity ):
این عنوان نیز به معنای صرف تعداد محصولات تولید شد نیست. حجم بهینه تولید به عنوان يك فاكتورمهمّ موثر است.

• رضایت مشتری(‍Customer Satisfaction ) :
این موضوع نیز آنچنان گسترده است که پرداختن به آن خود مستلزم تدوین مجموعه ای جداگانه خواهد بود. تعدد کتب و مقالات در این خصوص، مؤید اهمیت موضوع است. در ادامه و در جایی دیگر کمی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

• کیفیت خدمات(Service Quality ) :
كيفيت خدمات شاخص مهمي است كه به عنوان پارامترهاي خروجي سازمان بايد اندازه گيري گرديده ، زيرا نقش بسيار كليدي را در ارتقاء بهره وري ايفاء مي نمايد.

• برند( Brand ) :
امروزه شاخص برند علاوه بر سود اعتباري سازمان ، به عنوان يكي ازشاخص هاي درآمدي به عنوان خروجي سازمان نقش آفرين است ، بسياري از برندهاي معروف جهاني در بازارهاي سرمايه با ارقام بسيار نجومي خريد و فروش مي شوند

به موارد فوق می توان تعداد دیگری نیز اضافه کرد ولی به همین مقدار بسنده می کنیم.

حال ورودی ها (‌Input) شامل چه پارامترهايي هستند؟

INPUT:
-Materials
-Money
-Management
-Energy
-Investment
-Work
-Advertising

مواد اوليه ، نقدينگي ، مديريت ،‌ انرژي ، سرمايگذاري مالي و اعتباري، كار و تبليغات از عوامل اصلي ورودي در يك فرآيند مي باشند. براين اساس براي ارتقاء بهره وري مي بايست تا حد امكان وروديهاي فرآيند را كاهش و خروجي هاي آن را افزايش دهيم ،‌ به هرميزان نسبت خروجي ها به ورودي ها افزايش پيدا نمايد، به همان ميزان بهره وري افزايش و به عبارتي مزيت رقابتي سازمان ارتقاء پيدا مي نمايد.

شاخص هاي ارتقاء بهره وري درسازمان
قبل از بكار گيري هر نوع تكنيك و راهكارهاي مديريتي براي افزايش بهره وري ،‌‌ لازمست شاخصه هايي بر روح و فضاي سازمان حاكم باشد تا بر محور آن قادر باشيم از ابزارهاي تكنيكي براي ارتقاء بهره وري استفاده نماييم ،‌ به عبارتي اگر روح و فضاي حاكم بر سازمان خالي از مثبت نگري ، تعاملات سازنده ، رشد و سازندگي و تفاهم و همدلي باشد ، بكارگيري هرنوع تكنيك و استفاده از هرمدل برنامه ريزي ، قادر نخواهد بود اثرات قابل ملاحظه اي را در افزايش بهره وري داشته باشد، لذا در ادامه به معرفي تعدادي از اين ويژگيهاي پيشنياز مي پردازيم تا با اشراف بر آنها ، ضمن تلاش براي برقراري اين ويژگيها در سازمان ،‌ زمينه اثربخشي تكنيكها و فرآيندهاي ارتقاء بهره وري در سازمان را فراهم آوريم.

1- موفقيت/شادابي:
موفقیت بعنوان مطالبه ای رویایی باید همیشه در بدنه سازمان وجود داشته باشد و در کنار آن شادابی باید در این بدنه دمیده شود. یک روح خمود نمی تواند راهی را برای پیشرفت و بهره وری بالا هموار کند.

2- جریان هاي همزمان:
روند بهره وری سازمان باید یک روند یکسان و همه فراگير در سازمان باشد ، و اين مستلزم يكسان نگري و هدف گذاري هاي مشترك در سازمان مي باشد، اين امر مي بايست در تك تك اعضاي سازمان جاري و ساري باشد.

3- اهداف متعالي
افرادی با هوش اقتصادی سرشار و خلاقیت درايجاد درآمد های زياد اگر اهداف متعالی نداشته باشند و کسب درآمد از هر طریقی برای آنان هدف اصلی و غایی باشد ، مطمئنا نخواهند توانست فعاليتهايي را بنا نهند كه براساس آن قادر باشند در افزايش بهره وري جامعه و محيطي كه در آن بسر مي برند موثر باشند. در يك تعريف ساده ، بهره وری انجام درست کار درست است. به عبارتی اگر کاری که ذاتا مقبول و درست است را به شکل صحیح انجام دهیم ، بهره وری ایجاد کرده ایم.

4- به چالش کشیدن اهداف:
یکی دیگر از شاخص هایی که زمينه ساز افزايش بهره وري در سازمان است ، وجود بستر سازماني براي به چالش کشیدن اهداف در سازمان مي باشد. با یک نگاه منجمدو اهدافي استاتیک و غير قابل انعطاف همراه با
استبداد رأی و ساختاري دستوری نمی توان سازمان را به سمت بهره وری سوق داد. سازمان برای دستیابی به بهره وری باید قابلیت به چالش کشیدن اهداف را در خود ایجاد کند. باید توان امکان تغییر و تحول را در خود ایجاد نماید تا بتواند بهره وری را ارتقاء دهد.

5- دیدگاه های الهام بخش:
ديدگاه هاي الهام بخش يكي از ويژگيهاي بارز و برجسته ايست كه هر كارآفريني مي بايست از آن برخوردار باشد، همه انسانها علاقمندند كه در كنار كساني كار كنند كه در كنار تخصص، تجربه و مديريت ، از روح و همت بلندي برخوردار هستند، دغدغه آنها ، خلق ارزشها و خدمت به انسانها ، بدون هيچگونه چشم داشتي باشد و در نهايت اين احساس را انتقال دهند كه اينان مي كارند و بهره كاشت خود را به ديگران هديه مي دهند.
امروز، سالها از مرگ ماتسوشيتا، بنيانگذار پاناسونيگ مي گذرد، او رفته است ولي پاناسونيك براي مردم ژاپن باقي مانده و آنان به بودن آن افتخار مي كنند.

6- تغییرات فعّال:
حذف مقاومت هاي دروني سازمان در مقابل تغييرات ،‌ شاخصه مهمي در زمينه سازي ارتقاي بهره وري در سازمان مي باشد. وجود مقاومتهاي درون سازماني و محيطي ، عاملي بازدارنده در دستيابي به اين مهم مي باشد.

7- ارتباطات باز:
وجود بستر ارتباطي باز فرصت تضارب افكار و تعاملات آسان و صميمي را در سازمان بوجود مي آورد، همين امر منجر به ايجاد طوفان انديشه ها در سازمان خواهد شد و بر اين اساس بستر هم افزايي آرا و انديشه ها در دستيابي به راه حل هاي مناسب تر فراهم ميگردد،

8- کارگروه های بزرگ:
محصول ارتباطات باز در سازمان ،‌ خلق كارگروه هاي بزرگ در سازمان خواهد بود، كارگروه هاي بزرگ امكان نگاه كردن به مسائل پيچيده سازمان از منظرهاي مختلف را فراهم خواهند ساخت و همين امر موجب خواهد شد تا زمينه دستيابي به بهره وري بالاتر در سازمان فراهم گردد.

9- بهبود مستمر:
شاه كليد برخورداري از فضاي مثبت حاكم بر سازمان ، اعتقاد راسخ به بهبود مستمر در تمامي جوانب سازمان مي باشد، اين باور زمينه ساز بازنگري در تمامي ويژگيها و حوزه هاي فردي و سازماني بوده و انسان را وا مي دارد تا در يك نقطه متوقف نگردد و سعي نمايد تمامي مولفه هاي پيراموني خود را در جهت بهبود ، هدايت نمايد . اين امربستري كليدي براي استقرار تكنيكها و روشهاي ارتقائ بهره وري درفرد و سازمان خواهد بود.

مدّت ها بدنبال یافتن ویژگی های انسان های بزرگ بودم و در این پژوهش مهارت های فني و تخصصي ایشان برایم ملاک توجه نبود. می خواستم بدانم کدام خصائص در موفقیت ایشان نقش اساسی داشته است. آنچه حاصل شد این بود که قریب به اتفاق انسان های موفق در درون ، دارای ارزش های متعالی بودند. وجود این ارزش های متعالی منجر به تعالی سازمان های ایشان شده است. شنیده اید که می گویند: "از کوزه همان برون تراود که در اوست". این مثل تجلی همین انسان هاست.