مزیت رقابتی
با قبول این پیش فرض برای پیوستن به جرگه جهانی شدن اختیاری وجود ندارد و لاجرم برای بقا در عرصه رقابت، مستلزم جهانی شدن هستیم، باید بدانیم که در این عرصه حتما باید مزیت رقابتی ایجاد کرده و آن را افزایش دهیم. مزیت رقابتی شاخصه ای است که ما را از رقبا متمایز ساخته و در این رقابت بزرگ برای ما ایجاد فرصت می کند.
تعریف قدیمی مزیت رقابتی
در این تعریف عواملی تعریف شده است که اگر سازمانی بتواند در یک یا چند عامل ایجاد تمایز کند، برای خود مزیت رقابتی ایجاد کرده است. این عوامل عبارتند از:
1- نام تجاری (brand)
نام یا نشان تجاری همان برچسبی است که شما را با آن می شناسند. مانند کوکاکولا، مایکروسافت....
2- حق اختراع (patent)
آنچه بصورت غیرمادی و از طریق ثبت اختراع و........ به مالکیت شما درمی آید و با آن شاخص می شوید
3- انحصار (monopoly)
آنچه در انحصار شماست و دیگری به آن دسترسی ندارد و تا زمانی خاص در اختیار شماست.
4- محصول (product)
کیفیت و نو بودن محصول برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می کند.
5- جابجائی (switching)
توانایی جابجا شدن از یک محصول یا خدمات روی محصول یا خدمات دیگر مزیت بزرگی برای سازمان هاست.
6- تولید ارزان (low cost producer)
چنانچه قیمت تمام شده در قیاس با رقبا ارزان تر باشد، آزادی عمل سازمان ما در قیمت گذاری برای ما ایجاد مزیت خواهد کرد.
اما سوال مهم اینجاست که چرا این تعاریف را قدیمی نامیدیم؟
قابل ذکر است واژه قدیمی برای این تعریف به معنی بی اعتبار بودن آن نیست. تمامی 6 مورد مذکور کماکان فاکتورهای مهم ایجاد مزیت رقابتی هستند. به عبارتی لازم اند اما کافی نیستند و دیگر وزن قبلی را ندارند. موارد را مجدداً مرور می کنیم:
1- برند اگر قبلا برای هر محصول ، محدود به چند مورد بود امروز برای هر محصول و خدمات ، صدها برند معتبر وجود دارد. اگر روزی گوشی های هوشمند تحت سیطره نوکیا و سونی اریکسون بود، امروز سامسونگ، ، Apple و ..... انحصارشکنی کرده اند تا جایی که غفلت هر کدام از آنها به معنی از دست دادن سهم زیادی از بازار است.
2- حق اختراع : امروزه دیگر شرکتهای خرده پا و حتی شرکت های کشورهای در حال توسعه پای بندی به رعایت قوانین مربوطه ندارند. نمونه بارز آن کشور چین است که شاید در زمان کوتاهی تمام زحمات یک شرکت جهانی را به باد می دهد. جالب آن که چین این روزها کشورهایی چون تایلند و سنگاپور را در کنار خود می بیند که با چین همان مي کنند که چین با دیگران کرد.
3- بحث monopoly با توجه به شبکه های گسترده اطلاعاتی بسیار کمرنگ شده است. تنها موارد فوق تکنولوژی از دایره دسترسی گسترده خارج اند.
4- محصولات مانند نشان های تجاری آن قدر متعدد و باکیفیت شده اند که مشتری به راحتی قدرت انتخاب دارد.
5- بحث جابجائی با توجه به تلاش شرکت های جهانی برای تولید محصولات جدید کم اثرتر از قبل است.
6- بحث تولید ارزان شرکت های چندملیتی و جهانی را به کشورهای دیگری که فضا و نیروی کار ارزان دارند کشانده است. کارخانجات و دفاتر متعدد شرکت های جهانی در چین گواه این مدعاست. بحث تولید ارزان در دنیای رقابتی جهانی مرزها را شکسته است.
ملاحظه فرمودید که فاکتورهای فوق هرچند ایجاد مزیت می کنند ولی کافی نیستند. اگر به عوامل و رویکردهای سازمان ها و کشورها در این خصوص دقت نکنیم از چرخه رقابت خارج می شویم، چون مزیت رقابتی نخواهیم داشت..
چگونه باید مزیت رقابتی را افزایش داد؟
حال این سوال مطرح می شود چگونه مزیت رقابتی خود را افزایش دهیم؟
بدون تردید کلمات بسیار زیادی به ذهنتان خطور خواهدکرد. تک تک واژه هايی که به نظر شما در افزایش مزیت رقابتی تأثیرگذار هستند و قطعا هم این چنین خواهد بود ، قابل شمارش هستند ، ولی تنها یک کلمه جامع است که تمامی واژه های مرتبط با مزیت رقابتی را دربرمی گیرد: «بهره وری»
در یک سازمان اگر بهره وری افزایش پیدا نکند مزیت رقابتی قابل توجهی بوجود نخواهد آمد و اگر بهره وری رشدی نداشته باشد مزیت های رقابتی موجود درجا می زنند و در مدت کوتاهی در تلاطم رقابت های جهانی محو خواهند شد.
این نکته بسیار حائز اهمیت است که اگر سازمانی ابزارهای موفقیت را داشته باشد، به دانش روز آگاه باشد، سخت افزارهای مدرن را بکارگیری کرده باشد ولی قادر نباشد با وجود همه اين امكانات، بهره وری كسب و كار خود را افزایش دهد ، حياتش محدود به چند صباحی خاص خواهد بود.
این واژه کلیدی منبعد يعني بهره وري در غالب مباحث کتاب خواهد آمد.
نکته بسیار مهم دیگر این است که: «برای بالا بردن بهره وری در سازمان باید ساختار سازمان تغییرات اساسی پيداکند. تغییری در راستای جهانی شدن»