29 مرداد 99

نصف نان بربری

روزي يكي از اين گوهر هاي با ارزش این روزگار ، ‌حاج آقا رضاي ابراهيمي، موسس شركت زرين غزال ، توليد كننده فرآورده هاي لبني واز جمله بستني دايتي و همچنين كارخانجات صنعتي ديگر و همچنین از خیرین بزرگ استان فارس ، ميهمان من در دفتر كارم بود .
رابطه دوستی بنده با ایشان بر می گردد به پروژه ای که توسط شرکت مکرر در کارخانه زرین غزال تولید کننده بستنی دایتی انجام شده بود. در بسیاری از مواقع ارتباطات کاری زمینه های مناسبی را فراهم می آورد تا با استفاده از آن به ارزش های دیگران پی ببریم. و فرصتی را فراهم آوریم تا علاوه بر نفع اقتصادی منافع دیگری را هم نصیب خود کنیم.
‌موقع ناهار به رسم ميهمان نوازي از ايشان خواستم كه براي صرف ناهار با هم به رستوراني بيرون از شركت برويم، او قبول نكرد و خواست ناهار را با همان غذايي كه ما هر روز با ساير همكارانمان مي خوريم ، صرف كنيم. در بين خوردن ناهار خاطره اي را برايم تعريف كرد:
در دوران جواني در خيابان سعدي شيراز كار مي كردم و کارگری بیش نبودم . حقوق ماهيانه ام در آن ایام سه هزارتومان بيشتر نبود و ناهار به همراه غذایم ، يك نان بربري را مي خوردم.
امروز از آن ایام کارگری بیش از 30 سال گذشته است و من صاحب شرکت های بزرگی شده ام و هزاران نفر در کارخانجات من مشغول به کار هستند و دقیقاً نمی دانم چقدر ثروت دارم ، فقط مي دانم كه غذايم نصف نان بربري شده است.

محسن گل پور