12 تیر 99

تاریخچه هیلتون

هيلتون در روز كريسمس سال 1808 در سن آنتونيو (ايالت نيومكزيكو) به دنيا آمد. او در ميان هشت عضو خانواده، دومين نفر و نخستين پسر بود. پدرش گاس هيلتون در اسلو به دنيا آمد و در سال 1808 جاذبه غرب او را واداشت تا به آمريكا مهاجرت كند. گاس هيلتون براي مدتي در فورت دوج در ايالت آيوا، زادگاه همسر آلماني تبارش زندگي كرد؛ سپس در شهر سوروكو، نيومكزيكو، ساكن شد و آنگاه در سن آنتونيو رحل اقامت گزيد .در تعطيلات تابستان، هيلتون در فروشگاه پدر به كار مي پرداخت و ماهانه پنج دلار مزد مي گرفت. پدرش به او گفته بود كه اگر به كار خود عشق و علاقه نشان دهد، حقوق او را دو برابر خواهد كرد. از آن پس علاقه و اشتياق او به كار افزون شد و ناخودآگاه از اصل طلايي تلاش پيروي كرد. گويي مقدّر بود كه با اتكا به اين اصل تحولي در دنيا بوجود آورد. او با ابتكارها و اقدامهاي ارزندة خويش، پدر را به شگفتي واداشت. مثلاً در باغچه كوچك خانه سبري مي كاشت و پس از برداشت آن را مي‌فروخت .
پدرش پيوسته در انتظار فرا رسين تعطيلات تابستان بود زيرا مي دانست كه كنراد از استعداد و تواناييهاي بي نظيري در كسب برخوردار است و آيندة درخشاني را در پيش رو دارد. بحران اقتصادي سال 1907 بر نابساماني و پريشان حالي ها افزود ، چرا كه قيمتها به شدت تنزل يافت و گاس به يكباره همة اندوخته اش را از كف داد. البته فروشگاه اوچنان پر رونق بود كه از عهدة جوابگويي مشتريان برنمي آمد اما سقوط قيمتها باعث شد كه او اجناس را با قيمتي بسيار پايين بفروشد و در نتيجه با اينكه اجناس را با قيمت نازلي تهيه كرده بود متضرر شود. عاقبت گاس آب پاكي را روي دست اعضاي خانواده ريخت و ورشستگي خود را به آنان اعلام كرد؛ اما افزود كه نبايد از اين واقعه هراسي به دل راه دهند؛ به خصوص كه يك بار پيش از آن طعم تلخ ناكامي را چشيده اند . او سلامت باز يافتة مادر خانواده را مهمتر از هر چيزي مي دانست. به هر حال گاس هيلتون با فرزندان خود به مشورت پرداخت و نظر و پيشنهاد آنان را براي امرار معاش پرسيد.
نقطه نظرهاي كنراد هيلتون نشان مي داد كه او در آغاز پيمودن راهي بزرگ است، او به پدر اینگونه پیشنهاد داد :
به نظر من بهتر است پنج، شش اتاق موجود در خانه را به اتاقهايي مثل يك هتل تبديل كنيم. اين شهر به يك هتل نياز دارد. البته ممكن است در روز، يا حتي در هفتة اول كسي به ما مراجعه نكند، اما خبر گشايش اين هتل كوچك به زودي در همه جا خواهد پيچيد. مادر و خواهران آشپزي خواهند كرد.
او در نيمه شب از خواب برمي خاست و به ايستگاه قطار مي رفت تا مسافراني را كه از قطار ساعت يك پس از نيمه شب پياده ميشوند، براي اقامت در هتل که در حقیفت بخشی از خانه آنها بود، دعوت كند. او در ايستگاه قطار بي درنگ به باروبنه مسافران مي چسبيد و آنها را به هتل هدايت مي كرد؛ پس از نام نويسي مسافران، همه جا را بررسي مي كرد تا چيزي مثل پتو، صابون،وحوله كم و كسر نباشد. آنگاه وسايل و خدمات مورد نياز مسافران را بر يادداشتي مي‌نوشت و آن را روي ديوار مي چسباند تا مادر و خواهرانش براساس آن اقدام كنند . او تا لحظة مرگش مي گفت كه حاضر نخواهد شد كه تجربياتش را با يك ميليون دلار عوض كند. كنراد در سال 1907 با موفقيتي كه اولين هتلش به دست آورد فرصتي يافت تا در دانشكدة معدن نيومكزيكو به تحصيل بپردازد ، او می گفت: من آموختم كه اگر راحت بنشينم، هرگز راه به جايي نخواهم برد. داستان زندگي هيلتون پر از فراز و نشيب است. هيلتون به خاطر سوابق درخشان كارش، به سمت كارپرداز ارتش منصوب و در مارس سال 1918 به فرانسه اعزام شد. هفت ماه بعد، تلگرافي از مادرش به او رسيد كه در آن نوشته بود، پدرش در سانحة اتومبيل كشته شده است. كنراد در سال 1919 از ارتش كناره گرفت و به آمريكا بازگشت تا كسب از رونق افتادة خانواده را احيا كند.
هيلتون به تغييراتي اساسي در هتل دست زد. او معتقد بود كه از يك سانتيمتر جا هم بايد به نحو احسن استفاده شود.
هيلتون به اينكه هتل هايش ويژگيهايي داشته باشند كه آنها را از هتلهاي ديگر متمايز كند، اهميت مي داد .در طول دهة 1920، هيلتون و شركايش هتلهاي زيادي را در نقاط مختلف دنيا خريداري، اجاره و يا احداث كردند. بحران اقتصادي هيلتون را واداشت تا چهار هتل خود را به كلي تعطيل كند، برخي از اتاقها و حتي طبقات هتلهاي ديگر را ببندد و هزينه ها را به طور چشمگيري كاهش دهد. او از بيمه نامة عمر خود به عنوان وثيقه استفاده كرد و مقداري وام گرفت و حتي به طور نيمه وقت در هتلهاي واگذار شده به دولت، به كار پرداخت. دست كم هشتاد درصد از هتلها در آستانة ورشكستگي قرار گرفتند. عاقبت در سال 1935 سود حاصل از سرمايه گذاري او در نفت به ياري اش آمد و به اومجال داد تا مقداري از بدهي كمرشكن خود را بپردازد. او تقريباً بيشترين پله هاي موفقيت را پيموده و سختيها و مرارتهاي آن را پشت سرگذاشته بود.
آنگاه هتل تاون هاوس را در سال 1942 خريد كه برايش بيش از يك ميليون دلار هزینه داشت. اين هتل به مدد سازماندهي خوب و نظم و ترتيبش در سال اول كار خود، دويست و يك هزار دلار سود بدست آورد. هتل روزولت و هتل پلازا ، شكارهاي بعدي او بودند با اينكه او در كاهش قيمت و دريافت تسهيلات در هر معامله اي سرآمد بود، هتلهاي خود را اغلب نقد مي خريد. او هتل پالمرهاوس را به قيمت نوزده ميليون و سيصدو هشتاد و پنج هزار دلار و هتل استيون را به بهاي هفت ميليون و پانصد هزار دلار در شيكاگو خريد.
او در سال 1946، شركت هتلهاي هيلتون را پايه گذاري كرد و خود به عنوان مدير و مؤسس، سرپرستي آن را بعهده گرفت.
هيلتون در دوازدهم اكتبر 1949 كه هتل والدوروف آستوريا را خريد به اوج موفقيت خود دست يافت و شهرتش عالم گير شد و اين لحظه اي بود كه كنراد هيلتون سالها انتظارش را مي كشيد.
هتل والدوروف، مجلل ترين هتل آمريكا بود و هزار و سيصد اتاق داشت.
مادرش معتقد بود : هر وقت هيلتون دست به دعا بر مي دارد و چيزي را از خدا طلب كند،‌ به طور حتم آن را به دست خواهد آورد؛ شايد دليل آن ، اين است كه هرگز از ياد خدا غافل نمانده است .
اگر چه هيلتون با موفقيتهاي بزرگي روبرو شده بود؛ اما همچنان روحية ماجراجویی ، او را آرام نمي گذاشت. او به بازار هتلداري در خارج از آمريكا مي انديشيد. همان اصولي كه او را به يكي از ثروتمندترين مردان آمريكا تبديل كرده بود بار ديگر به دادش رسيد. او به هنگام خريد نخستين هتل خود در خارج از كشور، اصل زير را در كانون توجه خود قرار داد: احترام كسي را كه با او داد و ستد داري، نگه دار
هيلتون در معاملات خارجي خود مانند گذشته بر سر فرمول زير تأكيد داشت:
سرماية خود را به كار بينداز.با بانكداران دوست باش .سهمي از شركت را به مديران خود واگذار كن .اين فرمولها در هر شرا يطي و در همه جا كارساز بود زيرا با تصورات و باورهاي مردم هر كشوري هماهنگي داشت .
هيلتون ترجيح مي داد كه در كشورهاي خارجی سرمايه گذاري كند و مايل بود كه در خريد و احداث هتل با افراد بومي همان كشور ها شريك شود. خريد قطعه زمين مورد نياز و هزينة احداث آن معمولاً به عهدة شركاي خارجي بود و كمكهاي فني و راه اندازي هتل را هم هيلتون به عهده مي گرفت. پس از اتمام اين كارها ،‌ طرفين قرارداد مديريت يا اجارة هتل را امضا مي كردند. كاركنان هتل نيز با دقت بررسي و انتخاب مي شدند و براي كسب مهارت، دوره اي را در شركت هتلهاي هيلتون، در آمريكا مي گذراندند. هتلهاي هيلتون به ناگاه در سراسر دنيا سر برافراشته شدند و اين امر لزوم تأسيس شركت بين المللي هيلتون را در سال 1947، بوجود آورد. اين شركت از شركت اصلي هيلتون مستقل بود؛ اما رياست هيئت مديره و سرپرستي آن همچنان بر عهدة هيلتون بود. در ماه مي سال 1967 زماني كه هيلتون از حرفه اي كه با دست خالي آن را آغاز كرده بود، بازنشسته شد، شركت بين المللي هيلتون به شركت TWAملحق شد.
اين مرد با تدبير، تأثير ژرفي بر صنعت هتلداري دنيا گذاشت. در سال 1965، شركت هيلتون داراي شصت و يك هتل در نوزده كشور جهان بود. به بياني ديگر، اين شركت چهل هزار اتاق و چهارصد هزار كارمند و كارگر داشت. سي درصد از كل عايدات هنگفت اين هتلها كه بالغ بر پانصد ميليارد دلار مي شد، متعلق به هيلتون بود.
زندگي هيلتون تبلوراین اصل است که:
به خود، سرنوشت خود و خداي خود ايمان داشته باش اين اصل حس ختامي بر زندگي پايه گذار بزرگترين و ثروتمندترين قطب هتلداري جهان است.