11 تیر 99

معرفی کتاب اصول مدیریت در کسب و کار جهانی

در دسامبر 2013 برای دوّمین بار به دعوت موسسه JCCME برای شرکت در دوره مدیریت کسب و کار جهانی و آشنایی با چگونگی برون رفت ژاپن از بحران اقتصادی ناشی از سونامی بزرگ منطقه فوکوشیما در سال 2011 ، عازم کشور ژاپن شدم. در آن سال ، سونامی عظیمی به قدرت 1/8 ریشتر ، تمام منطقه فوکوشیما و شمال شرقی توکیو را فرا گرفته بود . بالغ بر 23000 نفر در این رخداد بی سابقه ، جان خود را از دست داده و یا ناپدید شدند. 300 هزار نفر از مردمان منطقه حادثه دیده ، خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند. منازل مسکونی، کارخانجات، تأسیسات، راهها و مزارع کشاورزی به کلی در آن منطقه وسیع از بین رفته بود. نیروگاه عظیم هسته ای فوکوشیما دچار انفجارات شدید گشته و کل منطقه با خطر آلودگی به تشعشعات هسته ای روبرو بود. بقیه بازماندگان ، بدلیل وجود تشعشعات و همچنین از بین رفتن کلیه زیرساختارها ، مجبور به ترک منطقه شده بودند. این حادثه که بزرگترین اتفاق مرگبار پس از جنگ جهانی دوّم لقب گرفت ، بالغ بر 210 میلیارد دلار خسارت مستقیم به کشور ژاپن وارد نمود.
علاوه بر خسارت های مستقیم ناشی از این سونامی، بدلیل از بین رفتن زیرساختارها و فشارهای شدید اقتصادی ، بخش قابل ملاحظه ای از بازارهای داخلی و جهانی ژاپن، تحت تأثیر این حادثه دچار افول شدید گشت. ژاپن که تا قبل از سونامی، دوّمین قدرت اقتصادی جهان به حساب می آمد ، به یکباره جایگاه خود را از دست داد.
با توجه به کاهش شدید درآمدهای اقتصادی که کار بازسازی و خروج از بحران را بسیار سخت می کرد، لازم بود با بکارگیری خرد جمعی و یک برنامه ریزی دقیق و همه جانبه، اقدامات اساسی به منظور خروج از این شرایط مهلک صورت پذیرد.
ژاپنی ها از همان فردای این حادثه عظیم با یک عزم همه جانبه کار بازسازی را شروع کردند. 40 روز بعد از وقوع حادثه، همه جا پاکسازی شده بود و آثاری از ویرانی ها در مناطق حادثه دیده به چشم نمی خورد. این بدان معنی نبود که همه جا آباد شده بود، بلکه ژاپنی ها در یک حرکت و خیزش ملّی ، ابتدا آثار و تصاویر تلخ این رخداد را پاک کردند تا تلخی های این حادثه در پیش رویشان مشاهده نشود.
دولت ژاپن در سال 2012 تغییر کرد و شینزوآبه به عنوان نخست وزیر جدید ، مدیریت کشور را بدست گرفت. نخست وزیر برای بازسازی ژاپن ، بودجه 262 میلیارد دلاری را تصویب نمود، تا ژاپن را به حالت اوّل خود بازگرداند.
حالا در زمان حضور ما در ژاپن، تقویم ، ماه آخر سال 2013 را نشان می دهد. از زمان وقوع حادثه تنها دو سال می گذرد، ولی ژاپنی ها موفق شده اند کشورشان را دوباره بازسازی نمایند و دوباره خود را بعنوان دوّمین اقتصاد بزرگ جهانی به جهانیان معرفی نمایند. تویوتا که به عنوان مدل و الگوی صنعتی اقتصاد ژاپن معروف می باشد، دوباره رتبه اوّل تولید و فروش خودرو در جهان را نصیب خود نموده و بسیاری از شرکتهای جهانی ژاپن ، سهم از دست رفته خود در بازار جهانی را مجدّداً بدست آورده اند.
یقینا فهم چگونگی رسیدن ژاپنی ها به این موفقیت ، برایم تجربه بزرگی بود. آنها با تکیه بر چه توانائیهایی قادر بودند به این موفقیت نائل آیند ، نگاه جهانی و خصائص برجسته ژاپنی ها ، باعث شده بود تا قبل از اینکه دیگر کشورها به کاوش برای رسیدن به چرایی این مطلب اقدام نمایند . آنها با روی باز، میزبان مدیران دیگر کشورها شوند تا این تجربه موفّق را صمیمانه به جهانیان انتقال دهند.
پس از بازگشت از سفر ، به پیروی از این روحیه ارزشمند ژاپنی ها، دستاوردهای دوره را در قالب برگزاری یک دوره تخصصی، با عنوان اصول مدیریت در کسب و کار جهانی ، به همکاران خود در گروه صنعتی مکرّر انتقال داده و در ادامه با پیاده سازی این دوره سعی شد تا این تجربه ارزشمند را در قالب این کتاب به همه خوانندگان هدیه نمائیم.
آنچه در این کتاب به آن پرداخته شده ، مبانی و اصولی است که ژاپنی ها در پرتو اعتقاد و باوری راسخ و همچنین اجرا و پیاده سازی کامل آن ، قادر گشته اند به توانائیها و قابلیتهایی دست یافته که براساس آن ، بحران های نابهنگام در حوزه های اقتصادی و اجتماعی را برطرف و جایگاه خود را در حوزه اقتصاد جهانی تحکیم نمایند. البته این بدان معنی نیست که این اصول، مختص ژاپنی هاست، بلکه امروزه تمامی کشورهای پیشرفته که در اقتصاد جهانی نقش قابل ملاحظه ای دارند، از این اصول تبعیّت می کنند و با بهره گیری از آن، سعی در ارتقاء جایگاه خود در عرصه جهانی دارند و به همین منظور نام این کتاب را «اصول مدیریت درکسب و کار جهانی» ، انتخاب نمودیم.
پذیرش مفهوم جهانی شدن (GLOBALIZATION) به عنوان یک اصل غیرقابل انکار، شناخت دقیق ابعاد و آثار این رخداد غیرارادی، بررسی و اندازه گیری دقیق توانائیها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات سازمان و یا جامعه، برنامه ریزی دقیق برای بهره گیری از توانائیها و فرصتها و همچنین کاهش ضعفها و تهدیدات ، از اصولی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
پذیرش مفهوم GLOBALIZATION و عدم مقاومت غیرمنطقی در مقابل این رخداد، از مفاهیم اساسی است که در مدیریت کسب و کار جهانی می بایست توجه جدّی به آن شود، نگاههای یک بعدی به این مفهوم و مقاومتهای غیراصولی، ارمغانی به جز آنکه در این مسیر، تنها تهدیدات و عوارض مخرّب آن را نصیب مان گرداند، نخواهد داشت پس عاقلانه است تا با بررسی همه جوانب این امر، از آن برای خود فرصت بسازیم.
شناخت شاخصهای مهّم و کلیدی در فرآیند کسب و کار جهانی که تعیین کننده میزان موفقیّت و یا عدم موفقیّت ما خواهد بود، قدم بعدی در این مسیر می باشد، باید توجه داشته باشیم که این شاخصها در حوزه مدیریت جهانی تدوین شده و آثار آن، نقش آفرینی خود را در تعیین جایگاههای اقتصادی سازمانها ، بوضوح مشخص و معین نموده است. لذا لازمست که با شناخت دقیق این شاخصها، آنها را مبنای اقدامات برنامه ریزی خود قرار دهیم.
رهایی این شاخص ها و اقدام در تعیین شاخصهایی که فاقد مبناهای واقعه گرایانه در این حوزه است، نتیجه ای جز عقب ماندگی و پذیرش تلخ کامیها را برای ما بوجود نخواهد آورد. بررسی دقیق و همه جانبه سازمان ویا جامعه در مدل SWOT، از اقدامات ضروری در این فرآیند است، بدون شناخت و اندازه گیری واقعه گرایانه میزان توانائیها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها، قادر نخواهیم بود در این عرصه، توفیقاتی را نصیبمان گردانیم. خودبزرگ بینی و خودکوچک بینی، دو باور بسیار خطرناک و مخرّب برای ما خواهد بود که می تواند در ادامه راه ما را دچار گرفتاریها و معضلات عدیده نماید.
هرگونه برنامه ریزی و اتخاذ راهکار بدون طی این فرآیند، اقدامی غیرخردمندانه و ناپخته ایست که محصول آن، عدم دستیابی به اهداف، از دست دادن منابع و فرصتها، عقب ماندگی و تسلّط دیگران بر ما و در نهایت نابودی سازمان و یا جامعه خواهد بود.
انجام برنامه ریزی براساس دستاوردهای اجرای فرآیند SWOT، با بهره گیری از مبانی و تکنیکهای ارتقاء بهره وری سازمان، قدم بعدی در تحکیم جایگاه سازمان در کسب و کار جهانی خواهد بود.
در بخش هایی از کتاب، به معرّفی و تشریح این مبانی و تکنیک ها پرداخته شده است تا خوانندگان با شناخت و آگاهی از آن، قادر باشند در جهت تقویت جایگاه خود، اقدامات شایسته ای را انجام دهند. توجه به توسعه منابع انسانی به عنوان یکی از مهمترین و اساسی ترین عوامل تقویت و یا تضعیف جایگاه سازمان در حوزه کسب و کار جهانی ، از دیگر مواردیست که در بخش های پایانی کتاب به آن پرداخته شده است. آنچه ژاپن و سایر کشورهای پیشرفته را در عرصه جهانی به این جایگاه رسانده است، دستیابی به قدرت بسیار بالا در حوزه منابع انسانی و برانگیخته نمودن پتانسیل های باارزش تک تک اقشار جامعه در ایجاد یک خیزش برای نیل به یک تحوّل ارزشمند بوده است. در بخش آخر کتاب سعی نموده ایم شاخص های مهم در حوزه مدیریت توسعه منابع انسانی را معرفی نمائیم تا خوانندگان با توجه به آن قادر باشند، در حوزه های مدیریتی خود این نیروهای باارزش را در راستای اهداف و برنامه ریزی های سازمانی از قوّه به فعل تبدیل نمایند.
امید است این تلاش اندک، برگ سبزی باشد هدیه به تمامی مدیران و صاحبان بنگاههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ، تا با بهره گیری از آن قدمی در راستای تقویت جایگاه سازمانی خود در عرصه کسب و کار جهانی بردارند.